“سخته منتظر چیزی باشی که میدونی هیچوقت اتفاق نمی افته

تبلیغات

موضوعات

نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    یادداشت کن لذت ببر
    به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم مطالبی که در وبلاگ براتون گذاشتم مورد استفاده تان قرار بگیرد و خوشتان بیاید اگر هم از مطالب خوشتان امد یا دوست نداشتید حتما در قسمت نظرات بنویسید خوشحال میشم نظرات شما عزیزان را بدانم.این وبلاگ در تاریخ اذر ماه 1393 شروع به کار کرده برای شما دوستان عزیز.......... امیدوارم روز خوبی داشته باشید در وبلاگ بنده .

امکانات جانبی



ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 3467
    کل نظرات کل نظرات : 40
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 18

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 398
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 752
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 40
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 75
    آي پي امروز آي پي امروز : 133
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 251
    بازدید هفته بازدید هفته : 1293
    بازدید ماه بازدید ماه : 2833
    بازدید سال بازدید سال : 73917
    بازدید کلی بازدید کلی : 261312

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.144.116.195
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

پربازدید

تصادفی

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان یادداشت کن لذت ببر و آدرس yaddashtkon.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

“سخته منتظر چیزی باشی که میدونی هیچوقت اتفاق نمی افته

 

  • سخته منتظر چیزی باشی که میدونی هیچوقت اتفاق نمی افته
    و سخت تر از آن وقتیه که دربرابر چیزی که تمام آن چیزی است که می خواستی, بخوای تسلیم بشی. ”
    __ناشناس


تاریخ ارسال پست: جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 10:16
می پسندم نمی پسندم

چالش ها برای سرگرم کننده کردن زندگی هستند

 

  • چالش ها برای سرگرم کننده کردن زندگی هستند و غلبه بر آن باعث معنا دار شدن زندگی.
    __جاشوه جی مارین


تاریخ ارسال پست: جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 10:16
می پسندم نمی پسندم

“من از کارهایی که کردم هیچوقت پشیمان نمی شوم،

 

  • من از کارهایی که کردم هیچوقت پشیمان نمی شوم،
    اما از شانس هایی که برای انجام یک سری کارها داشتم و هیچ کاری باهاشون نکردم پشیمانم.”
    __ ناشناس


تاریخ ارسال پست: جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 10:15
می پسندم نمی پسندم

“مسولیت زندگیتان را به عهده بگیرید.

 

  • مسولیت زندگیتان را به عهده بگیرید.
    این را بدانید … فقط شما هستید که میتوانید خودتان را به جایی که میخواهید برسانید، نه هیچکس دیگری
    __لِس براون


تاریخ ارسال پست: جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 10:14
می پسندم نمی پسندم

“فقط باید بفهمید چه زمانی واقـــعا طالب موفقیت هستید؛

 

  • فقط باید بفهمید چه زمانی واقـــعا طالب موفقیت هستید؛
    چون دیگر هیچوقت تسلیم نمی شوید و مهم نیست آنوقت دیگر شرایط چقدر رو به سختی برود.”
    __ناشناس


تاریخ ارسال پست: جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 10:11
می پسندم نمی پسندم

امشب ای عاشق ترین فرهاد مشرق زمین

امشب ای عاشق ترین فرهاد مشرق زمین
عشق بی آلایشم را در نگاهم ببین 

تا بگیرم ساغری دیگر ز چشمان تو
خاطرات تلخ و شیرینم کنارم بشین

ای که مجنونی و دنیای منی
ای که مجنونی و دنیای منی فتانه
همدم امروز و فردای منی
من شریک دشت غم های توام
من عروس عشق و لیلای توام

بار دیگر آتشم زد برق چشمان تو
ای که دنیای منی دستم به دامان تو
این شب زیبنده را با تو به سر می کنم فتانه
بار دیگر با تو در رویا سفر می کنم
بار دیگر با تو در رویا سفر می کنم

ای که مجنونی و دنیای منی
همدم امروز و فردای منی
من شریک دشت غم های توام فتانه
من عروس عشق و لیلای توام
من عروس عشق و لیلای توام


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 26 شهريور 1398 ساعت: 9:55
می پسندم نمی پسندم

فیلترهای سیگارم را تنها نمیگذارم

فیلترهای سیگارم را تنها نمیگذارم


هرچه باشند آنها تنهایی هایم را فیلتر کرده اند


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 26 شهريور 1398 ساعت: 9:54
می پسندم نمی پسندم

میبینی مادر؟

میبینی مادر؟


دیگر سیگار هم غم هایم را تسکین نمیدهد


سلطان غم بگو مسکنت چیست؟


فرزندت از پای درآمده


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 26 شهريور 1398 ساعت: 9:53
می پسندم نمی پسندم

یارو زبونش می‌گرفته،

یارو زبونش می‌گرفته،

میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟

کارمند داروخونه می گه:

دیب دیگه چیه؟

یارو جواب می ده: دیب

دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

کارمنده می گه: والا ما

تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟

یارو می گه: بابا دیب،

دیب!

طرف می‌بینه نمی فهمه،

می ره به رئیس داروخونه می گه.

اون میآد می پرسه: چی

می‌خوای عزیزم؟

یارو می گه: دیب!

رئیس می پرسه: دیب دیگه

چیه؟

یارو می گه: بابا دیب

دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

رئیس داروخونه می گه:

تو مطمئنی که اسمش دیبه؟

یارو می گه: آره بابا.

خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟

رئیس هم هر کاری می‌کنه،

نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.

یکی از کارمندای داروخونه

میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره.

فکر کنم بفهمه

این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.

رئیس داروخونه که خیلی

مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع

برش داره بیارتش.

می‌رن اون کارمنده رو

میارن. وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟

یارو می گه: دیب!

کارمنده می گه: دیب؟

یارو: آره.



کارمنه می گه: که این

ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟

یارو میگه: آره،

همونه.

کارمند میگه: داریم! چطور

نفهمیدن تو چی می خوای!؟

همه خیلی خوشحال شدن که

بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی

یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.

همه جمع می شن دور اون

کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟

کارمنده می گه: دیب!

می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه

چیه؟

می گه: بابا همون که این

ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!

رئیس شاکی می شه و می

گه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟

کارمنده می گه: تموم شد.

آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!!

.

.

.

.

*دلم خنک شد، آخر نفهمیدین دیب چیه*
اخش گفتم که از تیمارستان مزاحم شدم


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 26 شهريور 1398 ساعت: 9:52
می پسندم نمی پسندم

گذشته هایت را ببخش

گذشته هایت را ببخش
زیرا آنان همچون کفش های کودکی ات نه تنها برایت کوچک اند
بلکه تو را از برداشتن گام های بزرگ باز می دارند


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 26 شهريور 1398 ساعت: 9:51
می پسندم نمی پسندم

آخرهای فصل پاییز یه درخت پیروتنها

آخرهای فصل پاییز یه درخت پیروتنها
تنها برگی روی شاخش مونده بود میون برگها
یه شبی درخت به برگ گفت کاش بمونی درکنارم
آخه من میون برگهافقط تنهاتورودارم
وقتی برگ درخت رو میدیدداره ازغصه میمیره
با خدا رازونیازکرداون روازدرخت نگیره
بادلی خردوشکسته.گفت نذارازاون جداشم
ای خداکاری بکن که تا بهارهمین جاباشم
برگ توخلوت شبونه ازدلش با خدامی گفت
غافل ازاینکه یه گوشه بادهمه حرفاشو میشنفت
باداومد باخنده ای گفت:آخه این حرفهاکدومه
با هجوم من روشاخه عمرهردوتون تمومه
یه دفعه باد خیلی خشمگین با یه قدرتی فراوان
سیلی زدبه برگ وشاخه تا بگیره ازدرخت جون
ولی برگ مثل یه کوهی به درخت چسبید وچسبید
تاکه باد رفت پیش بارون.بارون هم قصه رو فهمید
بارون گفت با رعدوبرقم می سوزونمش تاریشه
تا که آثاری نمونه دیگه ازدرخت وبیشه
ولی بارونم مثل باد توی این بازی شکست خورد
به جایی رسید که بارون آرزو می کرد که میمرد
برگ نیفتاد آخه این کارخدا بود
هرکی زندگیش رو باخته دلش از خدا جدا بود


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 26 شهريور 1398 ساعت: 9:50
می پسندم نمی پسندم

ّﺣّﺎّﻻّ♛ﻧّﻮّﺑّﺘّﻪّ♛ﻣّﻨّﻪّ♛ﺳّﺎّﻗّﯽّ♛ﺑّﺮّﯾّﺰّ♛...

ّﺣّﺎّﻻّ♛ﻧّﻮّﺑّﺘّﻪّ♛ﻣّﻨّﻪّ♛ﺳّﺎّﻗّﯽّ♛ﺑّﺮّﯾّﺰّ♛...
ّﭘّﯿّﮑّﺎّ♛ﺑّﺮّﻩّ♛ﺑّﺎّﻻّ...
ّﺑّﺰّﻥّ♛ﺑّﻪّ♛ﺳّﻼّﻣّﺘّﯽّ♛ﻫّﻤّﻪّ♛ﺍّﻭّﻧّﺎّﯾّﯿّﮑّﻪّ♜ﻗّﺒّﻼّ♜ﺑّﻮّﺩّﻥّ♜ﻭّﻟّﯽّ♜ﺩّﯾّﮕّﻪّ♜ﻧّﯿّﺴّﺘّﻦّ♜
♜ﭼّﻮّﻥّ♜ﺩّﯾّﮕّﻪّ♜ﺍّﻭّﻧّﺎّﯾّﯽّ♜ﻧّﯿّﺴّﺘّﻦّ♜ﮐّﻪّ♜ﻗّﺒّﻼّ♜ﺑّﻮّﺩّﻥّ...
ّﺳّﻼّﻣّﺘّﯿّﻪّ♜ﺭّﺩّ♜ﭘّﺎّﻫّﺎّﯾّﻪّ♜ﺭّﻭّ♜ﻗّﻠّﺒّﻤّﻮّﻥّ...
ّﺳّﻼّﻣّﺘّﯽّ♜ﺍّﻭّﻧّﺎّﯾّﯽّ♜ﮐّﻪّ♜ﻣّﯿّﺨّﻨّﺪّﻥّ♜،ﺍّﻣّﺎّ♜...
ﯾّﻪّ♜ﻋّﻤّﺮّ♜ﺑّﻐّﺾّ♜ﺩّﺍّﺷّﺘّﻦّ♜ﻭّ♜ﻫّﯿّﭽّﮑّﺲّ♜ﻧّﻔّﻬّﻤّﯿّﺪّ...
ّﺳّﻼّﻣّﺘّﯽّ♜ﺍّﻭّﻧّﺎّﯾّﯽّ♜ﮐّﻪّ♜ﺑّﺮّﺍّﯼّ♜ﺭّﻓّﺘّﻦّ♜ﺍّﻭّﻣّﺪّﻩّ♜ﺑّﻮّﺩّﻥّ...
ّﺳّﻼّﻣّﺘّﯽّ♜ﺍّﻭّﻧّﺎّﯾّﯽّ♜ﮐّﻪّ♜ﺣّﺮّﻣّﺖّ♜ﻧّﻮّﻥّ♜ﻭّ♜ﻧّﻤّﮏّ♜ﮐّﻪّ♜ﻫّﯿّﭻّ♜!!
♜ﺣّﺮّﻣّﺖّ♜ﺧّﺎّﻃّﺮّﺍّﺗّﯿّﻢّ♝ﮐّﻪّ♝ﺑّﺎّﻫّﺎّﺷّﻮّﻥّ♝ﺩّﺍّﺷّﺘّﯿّﻤّﻢّ♝ﻧّﮕّﻪّ♝ﻧّﺪّﺍّﺷّﺘّﻦّ...
ّﺳّﻼّﻣّﺘّﯽّ♝ﺩّﺧّﺘّﺮّﯼّ♝ﮐّﻪّ♝ﺑّﻪّ♝ﻋّﺸّﻘّﺶّ♝ﮔّﻔّﺖّ♝:ّ
♝ﺍّﮔّﻪّ♝ﺑّﻤّﻮّﻧّﯽّ♝ﻣّﯿّﺸّﯽّ♝ﺑّﺎّﺑّﺎّﯼّ♝ﭘّﺴّﺮّﻡّ♝ﻭّ♝ﺍّﮔّﻪّ♝ﺑّﺮّﯼّ♝ﻣّﯿّﺸّﯽّ♝ﺍّﺳّﻢّ♝ﭘّﺴّﺮّﻡّ...
ّﺳّﻼّﻣّﺘّﯽّ♝ﺍّﻭّﻧّﺎّﯾّﯿّﮑّﻪّ♝ﺩّﻭّﺳّﺖّ♝ﺩّﺍّﺷّﺘّﯿّﻢّ♝ﻣّﺎّﻝّ♝ﻣّﺎّ♝ﺑّﺸّﻦّ♝ﻭّ
♝ﺟّﻠّﻮّ♝ﭼّﺸّﻤّﻤّﻮّﻥّ♝ﻣّﺎّﻝّ♝ﯾّﮑّﯽّ♝ﺩّﯾّﮕّﻪّ♝ﺷّﺪّﻥّ


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 26 شهريور 1398 ساعت: 9:49
می پسندم نمی پسندم

دختر بودن تاوان دارد...

دختر بودن تاوان دارد...
بزرگ میشوی
عاشق میشوی
دل میبندی
تنت را برایش عریان میکنی
نه از روی هوس



http://avazak.ir/Java/line/Avazak.ir-Line14.gif

بلکه از روی عشق
وقتی دلش را زدی میرود...
و تو میمانی و خودت...
آن زمان تو یک هرزه ای و او کمی دختر بازی کر
ده


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 26 شهريور 1398 ساعت: 9:41
می پسندم نمی پسندم

کامل بخون \" بعد نظر بده\"

کامل بخون \" بعد نظر بده\"
.

میترسم از دخترایی که شرم و حیا ندارن ..اینایی که هر روز با یکی می پرن

اینایی که افتخار میکنن با چنتا پسر دوستن

اینایی که الگوشون شده جولی و لوپز

اینایی که چپ چپ نگاه کردن پسرارو کلاس میدونن و کلی کیف میکنن

اونایی که خجالت میکشن با مامانشون تو خیابون راه برن ..
اینایی که بخاطر یه پسر، هزارتا دروغ به پدر مادرشون میگن ..
اینایی که از احساسات بویی نبردن ..
اینایی که ظرافت زنونه ندارن ..
اینایی که بد دهنن ..
اینایی که شیطنتو با هرزگی اشتباه گرفتن ..
اینایی که به جای شیطنتای دخترونه، کارشون شده تیغ زدن ، و دنیاشون شده مدل ماشین و پول و شارژ ..
میترسم ..
میترسم از دخترایی ک دیگه دختر نیستن ..

همیشه یادت باشه جنس ارزون مشترشیم زیاده و اینم بگم یه هورمونی تو پسر هست که اگه دوزش بزنه بالا به خر ماده ام رحم نمیکنه

بانو .. قدر خودتو بدون .. خیلی بیشتر ازینا می ارزی

بــآنـوے ســرزمین مــن..ارزش خــودتــــو بــدون.!بدون کــــﮧ تــــو قــرآره...لیــلــےشــیریــن پــرنسسو...تمـــآم هستـــے یکــ مـــرد بــاشـے !قــرآره چشـمآت گــرمآ بــخش مـــردے بـــآشه!قــرآره آغــوشتـــ لطیفـــ تــریـن جــآیگــاه مـــردے بـــآشه ! !قــرآره مــوهــآتـــ \"نـــوازشگـــر\" بـــے خــوآبــے هــآے مـــردے بـــآشه ! ! !قــرآره شخصیتتــــ اوج غــرور مـــردے بـــآشه!بـــــانــو ...تـــوزیبــآتریــن لطیفـــ تریــن با احســـاس تریــن و پـــآکــ تریــלּمـــوجود ایــن کـــره خــآکــے هستـــے!

{ارزش خــودتــــو بدون


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 26 شهريور 1398 ساعت: 9:40
می پسندم نمی پسندم

متن زیباییه...بعد خوندن کامنت هم بذارید

متن زیباییه...بعد خوندن کامنت هم بذارید

روسریت را سفت ببند
لباسهایت پوشیده باشد...
ارایش نکن اگر راه دارد زیبا هم نباش
دخترک پنهان کن خویش را..
اینجا ایران است...
در دانشگاه هزاران خواستگار داری ولی تنها خواستگار یک شبند...
در خیابان هزاران راننده ی شخصی داری امامقصد همه
مکان خالیست و بس...
کمی که فکر کنی لرزه بر بدنت مینشیند...
دخترک اینجا چشمها گرسنه تر از معده هاست ...
سیراب شدن چشمها خیال باطل است...
از دید مردم اینجا اگر زشت باشی هرزه ای...
اگر زیبا باشی فاحشه ای...
اگر اجتماعی برخورد کنی میگویند
خراب است ..
اگر سرد باشی میگویند
قیمتش بالاست..
دخترک اینجا زن بودن دل شیر میخواهد..
این جا باید مرد باشی تا بخواهی زن باشی...


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 26 شهريور 1398 ساعت: 9:37
می پسندم نمی پسندم

“تو” را بی دلیل دوست دارم،،،

“تو” را بی دلیل دوست دارم،،،
 نه ادعای عاشقی کردی،،،
 نه کلمات را به بازی گرفتی!!!
ولی عجیب،،،
 رخنه کردی میان هوای شعرهایم!!!

همان دور بمان!!!
نزدیک که بیایی،،،
قواعد بازی آدمها مسموممان میکند!!!

 

**بگذار بی دلیل دوستت داشته باشم**
و بنویسم،،،
تا بی خبر بخوانی مرا…!!!!



تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:19
می پسندم نمی پسندم

یادم باشد

یادم باشد
عاشق ِ کسی شوم که
شعر را بلد باشد !
کسی که بفهمد
وقتی ستاره را به چشم هایش،
زمین را به آغوشش
بهار را به بودنش تشبیه می کنم،
یعنی ،
دیوانه
دوستت دارم ..


تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:18
می پسندم نمی پسندم

ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻣﻦ

ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻣﻦ
ﺳﯿﺎﻩ ﺍﮔﺮ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ
ﺳﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺯﺍﻧﻮﺍﻥ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ
ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﻢ، ﺷﺐ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ‌ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ‌ﺁﯾﺪ
ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﻩ‌ﻫﺎ ﻣﯽ‌ﺭﯾﺰﺩ
ﺑﺮ ﮐﻮﻩ‌ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﺖ‌ﻫﺎ ﻣﯽ‌ﮔﺴﺘﺮﺩ
ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺗﺎﺭﯾﮏ، ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ‌ﭘﻮﺷﺪ.
ﺳﯿﺎﻩ ﺍﮔﺮ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ
ﺭﻭﺷﻨﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.


تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:17
می پسندم نمی پسندم

به تــــو که میرســـــم …

به تــــو که میرســـــم …
مکـــث میکنـــــم …
انگـــــار در زیباییــــت
چیـــــزی را جـــــا گذاشتـــــه ام …
مثـــــلا …
در صــــدایت …
آرامــــــش
در چشـــــم هایت زندگــــــی
 و…


تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:15
می پسندم نمی پسندم

جاده بهانه است

 

جاده بهانه است
مقصود چشم توست
من راهیِ توام ای مقصد درست
من راهیِ توام…
با من قدم بزن
همراه من بیا تا شهر ما شدن
این مرز را که باز، در تلخیِ غم است
مهمان به قند کن…
چایت اگر دم است

 



تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:14
می پسندم نمی پسندم

هر بار تو را می بینم

هر بار تو را می بینم
دلم
باران
بی چتر
می خواهد

باور کن
خدا تو را
از آتش آفرید…



تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:13
می پسندم نمی پسندم

ﺗﻮ ﻣﺠﺎزﺍﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ مرا

ﺗﻮ ﻣﺠﺎزﺍﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ مرا
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﯽ…
ﻣﻦ
ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﯽ…
ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﯼ ﻣﻦ ﺗﺎ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ
ﻫﻤﯿﻦ
ﺍﻧﺒﻮﻩ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻦ ﻫﺎﺳﺖ
ﺍﮔﺮ ﺑﺪﺍﻧﯽ
ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﮔﺮﺑﺪﺍﻧﯽ…


تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:13
می پسندم نمی پسندم

به خودم حسودی میکنم

به خودم حسودی میکنم گاهی ، که هیچ کس اندازه من تو را دوست ندارد !


تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:11
می پسندم نمی پسندم

خاطرات کودکیم

خاطرات کودکیم را ورق می زنم و یک به یک عکسها را با نگاهم می نوشم …
عکسهـای دوران کودکیم طعم خوبی دارند …
.


تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:10
می پسندم نمی پسندم

دو نقطه‌های

دو نقطه‌های انتهای SMS‌هایت را دوست دارم !
دو نقطه‌هایی که سه نقطه نشده‌اند از حیا و خواهش نکردن برای ادامه و نقطه نشده‌اند از ترس پایان رابطه …
.


تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:9
می پسندم نمی پسندم

می ایستد …

می ایستد …
.
.
ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ،
ﻓﺼﻞ ﺑﺮگ ﺗﻮﺕ ﻭ ﭘﯿﻠﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ
ﻓﺼﻞ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺷﺪﻥ ﯾﺦ ﺑﺎ ﺁﺏ
ﻓﺼﻞ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺭﻭﯼ ﺑﺎﻡ
ﻓﺼﻞ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ
ﺑﯽ ﺗﻌﺎﺭﻑ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻮﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ !


تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 15:7
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 2
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد